اسمشم سید مجیده، نه مشتبا

ساخت وبلاگ
چند روزی بود که شیری که شلنگ ماشین لباسشویی رو بهش وصل کرده بودیم چکه میکرد و توی آشپزخونه آب جمع شده بود. من با خواهرم رفته بودم بیرون. وقتی اومدم تازه شب شده بود، رضا گفت اومدم شیرو ببندم که شکسته و اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 142 تاريخ : جمعه 17 اسفند 1397 ساعت: 7:30

بخوای از حمام بیای بیرون ، بفهمی ساعتت دستت بوده  -_-
اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 132 تاريخ : جمعه 17 اسفند 1397 ساعت: 7:30

صبح روز عروسی یه نفر بهم زنگ زد، برداشتم ولی نشناختم، یه خانمه بود که بهم گفت خانم فلانی زودتر بیا، منم گفتم اشتباه گرفتین

بعد که قطع کردم فهمیدم از آرایشگاه زنگ زدن و منطورشون این بوده برم ارایشگاه و اون فامیلی هم که منو باهاش صدا زد فامیلی همسرمه :))


هنوزم عادت ندارم منو با فامیلی همسرم صدا بزنن! بهشون میگم من فلانی ام! آدم نمیتونه که هویت چندین و چند سالشو عوص کنه که! و یا حتی نه به این سرعت!

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 121 تاريخ : جمعه 17 اسفند 1397 ساعت: 7:30